-
ولنتاین مبارَ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َک
دوشنبه 25 بهمنماه سال 1389 12:34
ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ♥ ღ ღ ♥ ღ ღ ♥ ღ ღ ♥ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ ♥ ღ
-
عابر دلشکسته
پنجشنبه 21 بهمنماه سال 1389 20:17
گل مــی کنـــد به باغ نگـاهت جـوانیم وقــتی بروی دامـــن خـــود می نشانیم داغ جنون قـــطره ی اشــکم به چشم تو هر چند از دو چـشم خودت می چکانیم مـن عابـــر شــکســته دل خـلوت تو ام تا بیـکران چشــم خـــودت مــی کشانیم یک مشـت بغض یخ زده تفسیر می کند انـــــدوه و درد غربــت بــی همــزبانیم وقــتی پـرید رنگ تو از پشت قصه...
-
من اومــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
یکشنبه 17 بهمنماه سال 1389 21:17
سلام به هممممممممممه دوستای گلم می دونم دلتون برام تنگ شده بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی ... دلتنگتون شده بودم بابت این مدّتی که نبودم شرمنده ام. انقذه سرم شلوغ بود که حد نداشت. درس و دانشگاه و کار و زندگی و زن و بچه و ... خلاصه سرتونو درد نمیارم ، من...
-
تو را دوست دارم
یکشنبه 17 بهمنماه سال 1389 21:12
تو را به خاطر همه زنانی که نشناخته ام ، دوست می دارم تو را به جای همه روزگارانی که نزیسته ام ، دوست می دارم به خاطر عطر گسترده بیکران و برای خاطر عطر نان برای خاطر برفی که آب می شود ، برای خاطر اولین گل گناه برای خاطر جانورانی که آدمی نمی رماندشان تو را به خاطر دوست داشتن ، دوست می دارم تو را به خاطر همه زنانی که دوست...
-
من همان ...
یکشنبه 17 بهمنماه سال 1389 21:11
نذز چشمان قشنگت سبدی آویشن هم تو در این شب نامرد غریبی هم من من همان مرد قدم خسته ساحل هایم مثل چشمان غم آواز شما تنهایم گر چه لبریز خجالت شده دستم بانو من همان مرد گرفتار تو هستم بانو من همان عاشق تبدار توام نازترین بی صداتر ز نگاه توام آوازترین من و این ساحل نامرد ، دلت می آید ؟ پری شب زده برگرد ، دلت می آید قسمت می...
-
شکنجه
یکشنبه 17 بهمنماه سال 1389 21:09
خبر به دورترین نقطه جهان برسد نخواست او به من خسته بی گمان برسد شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد چه می کنی اگر آن را که خواستی یک عمر به راحتی کسی از راه ناگهان برسد رها کنی ، برود ، از دلت جدا باشد به آنکه دوست ترش داشته ، به آن برسد رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند خبر به دورترین...
-
نشد
یکشنبه 17 بهمنماه سال 1389 21:07
به خداحافظی تلخ تو سوگند ، نشد که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد لب تو میوه ممنوع ، ولی لب هایم هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس ، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد هر کسی در دل من جای خودش را دارد جانشین تو در این سینه خداوند نشد خواستند از تو بگویند شبی شاعرها عاقبت با قلم شرم...
-
چشمان تو
یکشنبه 17 بهمنماه سال 1389 16:10
گمانم کرم های کور ابریشم شبی در خواب چشمان تو را دیدند که فردا همّگی پروانه گردیدند ... «ریحانی»
-
عاشق شده بود...
سهشنبه 21 دیماه سال 1389 13:45
آن شب غزلی سرود ، عاشق شده بود با دست و دلی کبود ، عاشق شده بود افتاد و شکست ، زیر باران پوسید آدم که نکشته بود ، عاشق شده بود
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 19 دیماه سال 1389 22:23
اگه مردی نظر نده ...!!!! پاتو از این وبلاگ بذاری بیرون من می دونم و تو...............
-
پیغام جالب به همسایه
سهشنبه 14 دیماه سال 1389 20:46
چقدر با ملایمــــــــت...
-
دوستت دارم به ۱۰۰ زبان مختلف
دوشنبه 13 دیماه سال 1389 15:49
English - I love you Afrikaans - Ek het jou lief Albanian - Te dua Arabic - Ana behibak (to male) Arabic - Ana behibek (to female) Armenian - Yes kez sirumen Bambara - M'bi fe Bangla - Aamee tuma ke bhalo aashi Belarusian - Ya tabe kahayu Bisaya - Nahigugma ako kanimo Bulgarian - Obicham te Cambodian - Soro lahn nhee...
-
چه وقت جمله « دوستت دارم » را بگوییم؟
دوشنبه 13 دیماه سال 1389 15:36
دانستن این که چه وقت جمله "دوستت دارم" را بیان کنیم، نیاز به مهارت دارد. این عبارت تنها دو کلمه دارد اما وقتی شخصی برای اولین بار این عبارت را در رابطه اش به کار می برد، رویداد عظیمی رخ می دهد. اگر آن را بسیار زود بگویید، خطر کرده و ممکنست شخصی را که دوست دارید، بترسانید. اگر این جمله را خیلی دیر بگویید، خطر...
-
کاش می شد
یکشنبه 12 دیماه سال 1389 20:05
-
ساعت ( اگه نظر نمی دی نخون )
یکشنبه 12 دیماه سال 1389 20:03
کوک کن ساعتِ خویش ! اعتباری به خروسِ سحری ، نیست دگر دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است کوک کن ساعتِ خویش ! که مـؤذّن ، شبِ پیـش دسته گل داده به آب . . . و در آغوش سحر رفته به خواب کوک کن ساعتِ خویش ! شاطری نیست در این شهرِ بزرگ که سحر برخیزد شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین دیر برمی خیزند کوک کن ساعتِ خویش ! که سحر...
-
چند رباعی
شنبه 11 دیماه سال 1389 20:27
بمب ساعتی این قلب که عقل لعنتی کار گذاشت در سینه من موقّتی کار گذاشت عشق آمد و جای قلب در سینه من یک بمب بزرگ ساعتی کاز گذاشت زخم این زخم نبستنی است ، لطفاً آرام از درد نرستنی است ، لطفاً آرام روی دل من به خط ّ خوانا بنویس این بسته شکستنی است ، لطفاً آرام دل هوای دشت بی صبری دل من دچار حالتی جبری دل من و شاید اندکی...
-
یک حرکت زیبا
یکشنبه 5 دیماه سال 1389 22:07
چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند. اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند...
-
یک داستان واقعی
یکشنبه 5 دیماه سال 1389 22:02
این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده. شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد. خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود. دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد متعجب شد؛ این میخ...
-
همه چیز از همه جا
شنبه 4 دیماه سال 1389 21:38
سلام سلام سلام بازم سلام همش سلام ایندفعه با کلّی برنامه اومدم!!!!!!!!! لیست خدماتی که من ارائه می دم : 1- تعمیرات نرم افزاری کامپیوتر 2- نصب ویندوز و نرم افزارهای جانبی 3- آموزش کار در محیط ویندوز و کلیه نرم افزارها 4- میکس و مونتاژ عکس و فیلم ( از عکس ها و فیلم های خانوادگیتون یه آلبوم دیجیتال موزیکال به یاد موندنی...
-
زن و مرد از دیدگاه علم شیمی
جمعه 3 دیماه سال 1389 14:59
زن از دیدگاه شیمی این عنصر کمتر در طبیعت به صورت آزاد یافت می شود و بیشتر به صورت یک ترکیب با ماده ای چون انیدرید متبلور وسولفات خود بینی در منازل یافت می گردد. طرز تهیه: برای تهیه این عنصر باید مقداری اکسید اسکناس و نیترات کادیلاک هشت ظرفیتی را در یک ویلا مخلوط کرده و پس از مدتی گاز ناز و سولفور عشوه متصاعد می شود در...
-
هشت مرحله دانشگاه
جمعه 3 دیماه سال 1389 14:54
سال اول ( جو گیریدگی): الو سلام مامانی..وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه.وای خدا خوابگاه رو بگو.وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن - و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده – تنم مور مور میشه..راستی اینجا تو...
-
حافظ
جمعه 3 دیماه سال 1389 14:46
نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس دیدم به خواب حافط توی صف اتوبوس گفتم : سلام حافظ ، گفتا : علیک جانم گفتم : کجا روی ؟ گفت : والله خود ندانم گفتم : بگیر فالی گفتا : نمانده حالی گفتم : چگونه ای ؟ گفت : در بند بی خیالی گفتم : که تازه تازه شعر و غزل چه داری ؟ گفتا : که می سرایم شعر سپید باری گفتم : کجاست لیلی ؟ مشغول...
-
کل کل شاعر زن و مرد
چهارشنبه 1 دیماه سال 1389 12:54
سلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــام عزیزای خودم! اگه یه زرٌه دیر آپ می کنم شما به بزرگــــــــــواری خودتون عفو بفرمائید... وقت امتحانای عملی رسیده و بچه های شب امتحانی در وضع به سر می برند!! سرتونو درد نمیارم ٬ یه مطلب کوچولو بگم و برم! این شعر فقط برای می باشد و از طرفین تقاضا می شود ٬ به دل نگیریدااا!!!؟؟؟...
-
چت و دوست دختر
چهارشنبه 1 دیماه سال 1389 12:36
شدم با چت اسیر و مبتلایش شبا پیغام می دادم برایش به من می گفت هیجده ساله هستم تو اسمت را بگو، من هاله هستم بگفتم اسم من هم هست فرهاد ز دست عاشقی صد داد و بیداد بگفت هاله ز موهای کمندش کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش بگفت چشمان من خیلی فریباست ز صورت هم نگو البته زیباست ندیده عاشق زارش شدم من اسیرش گشته بیمارش شدم من...
-
پیغام گیر شاعران ایرانی
دوشنبه 29 آذرماه سال 1389 22:18
پیغام گیر حافظ : رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور! تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور! بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام زآن زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور! پیغام گیر سعدی: از آوای دل انگیز تو مستم نباشم خانه و شرمنده هستم به پیغام تو خواهم یافت پاسخ فلک گر فرصتی دادی به دستم پیغام گیر فردوسی: نمی باشم...
-
یاهو مسنجر ادبی
دوشنبه 29 آذرماه سال 1389 22:11
شکلک های یاهو مسنجر از دید شاعران ایرانی ************************************************** ز جان شیرینتری ای چشمهی نوش سزد گر گیرمت چون جان در آغوش ○ نظامی ---------------- لبخند معاوضه کن با جان شهریار تا من به شوق این دهم و آن ستانمت ○ شهریار ---------------- چگونه شاد شود اندرون غمگینم؟ به اختیار که از اختیار...
-
بی تو
دوشنبه 29 آذرماه سال 1389 19:48
بی تو ای آینه پیکر ز جهان بیزارم بی تو ماتم زده ام خسته دلم بیمارم بی تو تنها ترم از قله غمناک کبود بی تو خاموش تر از شام سیاه تارم بی تو بی عشق تو ای باغ شکوفان بهشت شاخ خشکیده بی برگ تهی از بارم بی تو بی عشق تو دل مرده تر از مردابم بی تو بی عشق تو سرگشته تر از پرگارم بی تو بی تابم و بی خوابم و بی آرامم بی تو بی عشقم...
-
پنج وارونه
یکشنبه 28 آذرماه سال 1389 21:44
پنج وارونه چه معنا دارد ؟ ! خواهر کوچکم از من پرسید من به او خندیدم کمی آزرده و حیرت زده گفت روی دیوار و درختان دیدم باز هم خندیدم گفت دیروز خودم دیدم پسر همسایه پنج وارونه به مینو میداد آنقَدَر خنده برم داشت که طفلک ترسید بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم بعدها وقتی غم سقف کوتاه دلت را خم کرد بی گمان می فهمی پنج...
-
عشقبازی......
یکشنبه 28 آذرماه سال 1389 21:33
عشقبازی به همین آسانی است که گلی با چشمی بلبلی با گوشی رنگ زیبای خزان با روحی نیش زنبور عسل با نوشی کارهموارۀ باران با دشت برف با قلۀ کوه رود با ریشۀ بید باد با شاخه و برگ ابر عابر با ماه چشمهای با آهو برکهای با مهتاب و نسیمی با زلف دو کبوتر با هم و شب و روز و طبیعت با ما ! عشقبازی به همین آسانی است ..... شاعری با...
-
نظر ٬ نذر ٬ نزر ٬ نضر ٬ نظزر ٬ نظذر ٬ نضظر ٬ نزظر ٬ نظ.....
شنبه 27 آذرماه سال 1389 23:12
سلام دوباره به همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه دوستای گلم یه چیز کوچولو ته دلم مونده+++ شما که زحمت می کشین این همه راهو تا وبلاگ من میاین ٬ حیف نیست نظر نداده برین!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ایــــــــــــــــــــــــــــن همه نظضذر!!!!! هر جوری دوست داشتین بنویسین... هر چیزی دوست داشتین...