شکلک های یاهو مسنجر از دید شاعران ایرانی
**************************************************
ز جان شیرینتری ای چشمهی نوش
سزد گر گیرمت چون جان در آغوش ○ نظامی
----------------
لبخند معاوضه کن با جان شهریار
تا من به شوق این دهم و آن ستانمت ○ شهریار
----------------
چگونه شاد شود اندرون غمگینم؟
به اختیار که از اختیار بیرون است ○ حافظ
----------------
به چشمک این همه مژگان به هم مزن یارا!
که این دو فتنه به هم میزنند دنیا را ○ شهریار
----------------
گاهی به نوشخند لبت را اشاره کن
ما را به هیچ صاحب عمر دوباره کن ○ فروغی بسطامی
----------------
خیال حوصله بحر میپزد هیهات
چههاست در سر این قطره محالاندیش ○ حافظ
----------------
عجب عجب که برون آمدی به پرسش من
ببین ببین که چه بیطاقتم ز شیدایی ○ مولانا
----------------
آرامِ دل غمگین، جز دوست کسی مگزین
فیالجمله همه او بین، زیرا همه او دیدم ○ فخرالدین عراقی
----------------
منم شرمنده زین یاری که کردی
همین باشد وفاداری که کردی ○ وحشی بافقی
----------------
بده یک بوسه تا ده واستانی
از این به چون بود بازارگانی!؟ ○ نظامی
----------------
ما را همین بس است که داریم درد عشق
مقصود ما ز وصل تو بوس و کنار نیست ○ عبید زاکانی
----------------
چندین شکستِ کارِ منِ دلشکسته چیست؟
ای هرزهگرد مگر نیست کار دگرت؟ ○ وحشی بافقی
----------------
مرا هجران گسست از هم، رگ و بند
مرا شمشیر زد گیتی، تو را مشت ○ پروین اعتصامی
----------------
گفتی تو نه گوشی (!) که سخن گویمت از عشق
ای نادره گفتار کجا گوشتر از من؟ ○ شهریار
----------------
آخرالامر گل کوزهگران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی ○ حافظ----------------
جمالش کرد حیرانم، چه ماه است آن نمیدانم
که چشم از کشف ماهیت، نمیبندد تأمل را ○ اوحدی مراغهای----------------
کی توان حق گفت جز زیر لحاف
با تو ای خشمآور آتشسجاف! ○ مولانا----------------
دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف
ای خضر پیخجسته مدد کن به همتم ○ حافظ----------------
در راه عشق وسوسهی اهرمن بسی است
پیش آی گوش دل به پیام سروش کن ○ حافظ----------------
خواهم از گریه دهم خانه به سیلاب امشب
دوستان را خبر از چشم پرآبم مکنید ○ محتشم کاشانی----------------
می میکشیم و خندهی مستانه میزنیم
با این دو روزهی عمر چهها میکنیم ما ○ صائب تبریزی----------------
به حال سعدی بیچاره قهقهه چه زنی
که چاره در غم تو، های های میداند ○ سعدی----------------
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بینهایت ○ حافظ----------------
تو را زین پس جز فرشته نخوانم
ازیرا که تو آدمی را نمانی! ○ فرخی سیستانی----------------
آن دگر گفت ای گروه زرپرست
جمله خاصیت مرا چشم اندرست ○ مولانا----------------
مکن از خواب بیدارم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش ○ حافظ----------------
خواب مرگم باد اگر دور از تو خوابم آرزوست
خون خورم بیچشم مستت گر شرابم آرزوست ○ اهلی شیرازی----------------
چون نماید به تو این دولت روی
رو در آن آر و به کس هیچ مگوی ○ جامی----------------
نمیدانم که دردم را سبب چیست؟
همی دانم که درمانم تویی بس ○ اوحدی مراغهای----------------
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم ○ حافظ----------------
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم ○ حافظ----------------
آه از راه محبت که چه بیپایان است
با دو منزل که یکی وصل و یکی هجران است ○ صیدی----------------
مرا صائب به فکر کار عشق انداخت بیکاری
عجب کاری برای مردم بیکار پیدا شد! ○ صائب تبریزی----------------
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی ○ انوری----------------
گر به خشم است و گر به عین رضا
نگهی باز کن که منتظریم ○ سعدی----------------
من مریض درد عصیانم که درمانم تویی
دردمند اینچنین محتاج درمان شماست! ○ محتشم کاشانی----------------
من چون نزنم دست که پابند منی
چون پای نکوبم که توئی دستزنان ○ مولانا----------------
حبابوار براندازم از روی نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد ○ حافظ----------------
مرا که سِحر سخن در جهان همه رفته است
ز سِحر چشم تو بیچاره ماندهام مسحور ○ سعدی----------------
این بدان گفتم که تا هر بیفروغ
کم زند در عشق ما لاف دروغ ○ عطار----------------
مجلس تمام گشت و به پایان رسید عمر
ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم ○ حافظ----------------
ای غایب از نظر به خدا میسپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت ○ حافظ----------------
این هم آخری:
اتل متل توتوله
گاو حسن چه جوره!
نظر نداده داری کجا میری!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
![]()