بمب ساعتی
این قلب که عقل لعنتی کار گذاشت
در سینه من موقّتی کار گذاشت
عشق آمد و جای قلب در سینه من
یک بمب بزرگ ساعتی کاز گذاشت
زخم
این زخم نبستنی است ، لطفاً آرام
از درد نرستنی است ، لطفاً آرام
روی دل من به خط ّ خوانا بنویس
این بسته شکستنی است ، لطفاً آرام
دل
هوای دشت بی صبری دل من
دچار حالتی جبری دل من
و شاید اندکی امشب ببارد
کمی تا قسمتی ابری دل من
اگه نظر بدین به خدا گناه حساب نمیشه ، دل جوون مردمو شاد می کنید
اینطور بر میاد که دانشجوی ادبیات باشی وبلاگ باحالی داری سر بزن....
سلام


یه ذره اشتباه کردی
من دانشجوی دامپزشکی هستم
تخصصم کامپیوتره
یه ذره هم شاعرم
سلام وبلاگ زیبایی داری با شعرهای خوب و خواندنی دستت درد نکنه